سلام و علیکم و رحمت الله
صفحه اصلی ولاگ رو مختص مطالب راجب قوم بزرگ و عزیز لر کردمچون خودم لرم و این حرفا....
خب:
لُر نام قومی ایرانی است که در غرب و جنوب باختری ایران زندگی میکنند. زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از دسته باختری زبانهای ایرانی است. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی لرستان در دیرینهشناسی باستان بیشتر از سوی ناحیه پارس صورت گرفته نه از سوی ناحیه ماد.گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان فارسی هستند.زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی میانه است و واژههای آن همانندی بسیاری با فارسی داردریشه زبانهای ایرانی لری (بختیاری، خرمآبادی) مانند زبان فارسی به پهلوی میانه (پهلوی ساسانی) و از طریق پهلوی میانه به پهلوی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد.برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند.برخی گویشهای زبان لری مانند لری خرمآبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفتهاند.اما لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد به شمار نمیآیند. و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در ایرانی بودنشان است.
واژهٔ کُرد در دوران دیرینه شناسیِ پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچنشینان ایرانیتبار فلات ایران به کار رفتهاست و معنای قومی ویژه نمیدادهاست. از دیدگاهِ گارنیک آساتریان؛ بر همین پایه، لرها و دیلیمان و بلوچان و مردمان دیگر را جزو کردان شمردهاند زیرا واژه «کرد» به معنی یک گونه شیوه زندگی و نه معنی زبانی بودهاست.از دیدِ قومیت، لرها و کردها جدا از هم شمرده میشوند.
برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند.دانشنامه ایرانیکا نیز برخی ایلات لر کوچک را از مردمان کرد معرفی میکند.علیاکبر دهخدا در توصیف لر کوچک میگوید:
طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق میکردند و خراج خود را به دیوان بغداد میدادند.
حمدالله مستوفی میگوید در زبده التواریخ آمده است:
وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را کرد میخوانند و درآن پیرامون دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسرهٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصی اند که او لر نام داشته و قول اول درستتر مینماید.
عشایر لر ایران به چهار دسته، ۱-لک و زند ۲-بختیاری ۳-ممسنی ۴-فیلی تقسیم میشود. عشایر فیلی در نزدیکی خرمآباد، که بخشهایی از آن به طور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیادهروی تا بغداد مهاجرت کردند.
قوم لر دارای تقسیمبندیهای زیادی است که در مهمترین و کلیترین تقسیمبندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشود.در برخی منابع مانند دانشنامه ایرانیکا، لکها و لرها در یک دستهبندی قرار گرفتهاند. مردم لر دارای پراکندگی در مناطق غرب و جنوب غربی ایران هستند. مناطق زیر طبق دانشنامه ایرانیکا مناطقی است که عشایر لر در آن ییلاق و قشلاق کرده و یا یکجانشین شدهاند.
گروه کوچکی از پشتو زبانهای شرق افغانستان بختیاری نام دارند. این گروه هیچ ارتباطی با بختیاریهای ساکن ایران ندارند.
تاریخ
حمله اعراب به ایران تأثیر بسیاری در فرهنگ و آداب مردم این کشور برجای گذاشت و این تأثیر شامل منطقه لرستان نیز شد. مردم لر به هر حال توانستند زبان و بسیاری از آداب و رسوم خود را حفظ کنند. در دوران حکومت صفویان دو ایالت جز ایالتهای لر نشین بودند. این دو ایالت شامل لرستان به مرکزیت خرمآباد و کهگیلویه به مرکزیت بهبهان بود. در این دوره ایالتهای لرستان و کهگیلویه دارای والیانی مستقل بودند. والیان لرستان فیلی در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به دستور شاه عباس حاکم پشتکوه و پیشکوه شدند و تا دوران قاجار بر این منطقه حکمرانی کردند. لرستان در دوره زندیان نیز به عنوان یکی از ایالتهای ایران دارای والی مستقل بود.
پس از به قدرت رسیدن قاجارها، آقامحمدخان به دلیل کینهای که از زمان حکومت زندیان نسبت به مردم لر داشت دست به تغییرات بسیاری در منطقه لرستان زد. از جمله اقدامات آقامحمدخان میتوان به کوچاندن اجباری اقوام لر به قزوین اشاره کرد. همچنین فتحعلی شاه حکومت والیان لرستان را به پشتکوه محدود کرد و تا سال ۱۳۰۷ در آن منطقه حکمرانی کردند اما پس از تصرف پشتکوه توسط نیروهای دولتی غلامرضاخان آخرین والی لرستان به عراق رفت. پس از آقامحمدخان، فتحعلی شاه به تجزیه لرستان ادامه داد و در راستای این سیاست، پشتکوه (ایلام) را از منطقه لرستان جدا کرد و از آن پس لرستان به صورت مستقیم زیرنظر قاجار و فرستادگان آن که اغلب شاهزادگان بودند اداره شد. لرستان دراین دوره به دلیل سیاستهای قاجار دچار ناامنی و هرج و مرج شد، اقوام مختلف لر با یکدیگر به ستیز برخاستند و بسیاری از آنها مجدداً به کوچ نشینی روی آوردند.
یک چگنی_یک وبلاگ...